چشم انتظار باران (منتظران ظهور)
چشم انتظار باران (منتظران ظهور)
لحظه لحظه بوى ظهور مى آید / عطر ناب گل حضور مى آید سبز مردى از قبیله عشق / ساده و سبز و صبور مى آید . . .

آنجا که خانه توست دنياي ديگري هست

آري در اين زمين هم، يک جاي بهتري هست


هر صبحدم که خورشيد از خانه تو خيزد

گويد که آي مردم اينجا پيمبري هست


نامه نوشتم اما، مانده به روي دستم

اينجا پر از کلاغ است، آنجا کبوتري هست؟


آقا اگر بياييم آن شهر بانک دارد؟!

بازارتان چطور است؟ اجناس و مشتري هست؟!


اينجا دلارهامان در گاو صندوق امن است

آنجا اگر بياييم اصلا کلانتري هست؟!


ما اعتقاد داريم چايي اول وقت

حالا نماز بعداً، آنجا سماوري هست؟


هر جمعه سفره چيديد تا ميهمان بيايد

آقا ببخش ما را کار مهمتري هست


اين جمعه خسته بوديم، بگذار هفته بعد

حالا که وقت داريم، يا ماه ديگري هست


گم گشته ايم آقا پيدا کنيد ما را

در لابلاي اين شهر، اين شهر محشري هست


جز چند عده معدود، باقي خوشيم آقا

اصلا حواسمان نيست دنياي ديگري هست!




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در تاريخ سه شنبه 19 مهر 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

طراحي قالب مذهبي
By salimhost & cluphost